ترومای عاطفی در کودکی با افزایش خطر ابتلا به ام اس در بین زنان مرتبط است
بر اساس تحقیقی که به صورت آنلاین در مجله Neurology Neurosurgery & Psychiatry منتشر شده است، ترومای دوران کودکی (ضربات روحی دوران کودکی) ممکن است با افزایش خطر ابتلا به ام اس (مولتیپل اسکلروزیس) در سنین بالاتر در میان زنان مرتبط باشد.
یافتهها نشان میدهد که ارتباطهای مشاهدهشده درمورد آزار جنسی و تجربه مورد سوء استفاده قرار گرفته شدن، قویتر است.
شواهد نشان میدهد که ضربههای روحی دوران کودکی میتواند سیستم ایمنی را تغییر دهد و ممکن است خطر ابتلا به بیماریهای خود ایمنی را افزایش دهد. مورد سوء استفاده قرار گرفته شدن، مورد بیتوجهی واقع شدن، و زندگی پر هرج و مرج خانگی نیز با افزایش خطر ابتلا به مشکلات روانی و جسمی در بزرگسالی مرتبط است. اما مشخص نیست که آیا این تجربیات ممکن است حساسیت به ام اس را نیز افزایش دهد یا خیر.
نزدیک به ۷۸۰۰۰ زن که بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ باردار بودند به این مطالعه پیوستند و سلامت آنها تا پایان سال ۲۰۱۸ مورد بررسی قرار گرفت.
اطلاعات مربوط به مورد سوء استفاده قرار گرفته شدن در دوران کودکی قبل از ۱۸ سالگی، از طریق پرسشنامه جمعآوری شد، در حالی که تأیید تشخیص ام اس از دادههای ثبت ملی سلامت آمریکا و سوابق بیمارستانی بهدست آمد.
در مجموع، ۱۴۴۷۷ زن گفتند که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند در حالی که ۶۳۵۲۰ نفر گفتند که آن را تجربه نکردهاند. زنان با سابقه مورد سوء استفاده قرار گرفته شدن با احتمال بیشتری سیگاری فعلی یا سابق – یک عامل خطر شناخته شده برای ام اس – دارای اضافه وزن و علائم افسردگی بودند.
لینکهای مرتبط:
حدود ۳۰۰ زن در طول دوره مطالعه مبتلا به ام اس تشخیص داده شدند، که تقریباً ۱ نفر از هر ۴ نفر از آنها (۷۱;۲۴%) اظهار داشتند که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، در مقایسه با حدود ۱ نفر از هر ۵ نفر (۱۴۴۰۶;۱۹%) از کسانی که دچار ام اس نشده بودند (۷۷۶۹۷).
پس از در نظر گرفتن عوامل بالقوه تأثیرگذار، از جمله سیگار کشیدن، چاقی، پیشرفت تحصیلی و درآمد خانوار، زنانی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند، بیشتر در معرض ابتلا به ام اس بودند.
ارتباط مشاهده شده برای سوء استفاده جنسی (۶۵٪ افزایش خطر)، و پس از آن سوء استفاده عاطفی (۴۰٪ افزایش خطر) و سوء استفاده فیزیکی (۳۱٪ افزایش خطر) قویترین ارتباطات بودند.
به گفته محققان، این خطر برای قرار گرفتن در معرض دو دسته سوء استفاده ۶۶٪ افزایش خطر، و برای کسانی که مورد هر سه دسته سوء استفاده قرار گرفته بودند ۹۳٪ بود، که نشان دهنده ارتباط “دوز-پاسخ” است.
پس از آن محققان زنانی را که احتمالاً در مرحله اولیه (پیشدرومال) اماس بودند، در حالی که علائم آشکار هنوز ظاهر نشده بودند، حذف کردند و نتایج مشابهی به دست آمد.
و در زنانی که در شروع مطالعه مبتلا به ام اس تشخیص داده شده بودند نیز این ارتباط ادامه داشت.
این یک مطالعه مشاهدهای بود و به این ترتیب نمیتوان علت را تعیین کرد. و سایر عوامل محیطی، مانند رژیم غذایی، سطح فعالیت بدنی، و سیگار کشیدن والدین، که در نظر گرفته نشد، ممکن است به طور مستقل مهم باشند.
محققان همچنین به برخی اطلاعات بالقوه مهم مانند مدت زمان ادامه سوء استفاده، سن شروع آن، یا سطح حمایت عاطفی افراد مورد آزار و اذیت قرار گرفته شده بودند، دسترسی نداشتند.
به گفته محققان، اما ممکن است توضیحات بیولوژیکی قابل قبولی برای ارتباطهای یافت شده وجود داشته باشد. آنها میگویند که مورد سوء استفاده قرار گرفته شدن در دوران کودکی میتواند سیگنالینگ مغز و غدد – محور هیپوتالاموس – هیپوفیز – آدرنال – را مختل کند و باعث ایجاد یک حالت پیش التهابی شود.
آنها نتیجه میگیرند: “درک بهتر عوامل خطر و زمان قرار گرفتن در معرض خطر، ممکن است درهایی را برای پیشگیری از ابتلا به ام اس باز کند و بینش بیشتری به مکانیسمهای بیماری بدهد.”
منبع: